صحنهی پایانی بیل را بکش، تصویر اما ترومن است که دراز کشیده کف دستشویی و زار میزند، مچاله. پس از چند سال انتقامش را از معشوقش گرفته و دخترکش را حالا در کنارش دارد. حالا زار میزند. برای این زار زدن انگار میبایست تمام این سالها را تحمل کند و معشوقش، بیل، را بکشد و برود یک جایی را پیدا کند برای زار زدن. برای تمام شدن لابد. تمام که ... تمام شدن فیلم لابد.
این صحنه یادم است و هر وقت یادش بیافتم، یاد خیابان شلوغ ولیعصر میافتم و مسیر دانشگاه تا میدان ولیعصر و بعد خوابگاه. و آرزوی اینکه مدتی تنها باشم. تصویر خودم را هم میتوانم ببینم حتا در آن روز.
این صحنه یادم است و هر وقت یادش بیافتم، یاد خیابان شلوغ ولیعصر میافتم و مسیر دانشگاه تا میدان ولیعصر و بعد خوابگاه. و آرزوی اینکه مدتی تنها باشم. تصویر خودم را هم میتوانم ببینم حتا در آن روز.
یا صحنه پایانی مرثیه ای برای یک رویا
پاسخحذف