شاید بدترین موقع باشد برای ایجاد یک وبلاگ جدید. وقتی که گودر شده قبلهی آرزوهای کسانی که پیشتر لینک به لینک وبلاگ میخواندند، درست کردن یک وبلاگ جدید یعنی رفتن به گوشهی تاریک اتاق. یعنی جایی باشی که کسی نیست که بشنود صدایت را.
دست و دلم هم کمتر از همیشه به نوشتن میرود و اگر هم برود باید کلنجار بروم تا لحن مناسب را پیدا کنم و بنویسم. آن قدرها هم جسارت نداشتهام هیچ وقت که آن چیزهایی را که دلم خواسته بنویسم. پناه بردن به نوشتن برای آدمی مثل من سخت است و تنها چاره. محکوم به نوشتنم انگار.
به هر حال وسوسهی داشتن یک وبلاگ تازه خودش میتواند کمک کند به نوشتن برای مدتی. و این وبلاگ همان چیز تازه است. وبلاگی که اسمش را هم به سختی توانستم انتخاب کنم. حالا من می مانم و یک بلاگ تازه و یک رخوت بی انتها که دوست دارم کنارش بزنم. همین.
۱۳۸۹ خرداد ۱۲, چهارشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
این یک کامنت آزمایشی است.
پاسخحذف