۱۳۹۳ مهر ۱۳, یکشنبه

پور کیدز آو تهران

بچه‌پول‌دارهایِ تهران در اینستاگرام، بیش از آنکه مایه‌یِ ناراحتی باشند، می‌توانند مایه‌ای برای اندیشیدن به زوالِ اجتماعی، فرهنگی و دستِ آخر هنریِ یکی دو دهه‌ی اخیر به شمار روند. تصویر «بچه‌پول‌دار» بودن چیزی نیست جز کنار ماشینی آنچنانی (معمولا هم ماشین‌های از دهن اُفتاده‌ی اروپایی با گذر موقت و غیر موقت) عکس انداختن، یا همراه با داف‌های هفت قلم آرایش به مهمانی رفتن. تصویر ترحم‌آوری نیست؟ چه چیزی تُهی‌تر از این؟
بچه‌پول‌دار‌های ما حتی ایده‌ای برای پول خرج کردن ندارند. مقصد مسافرت از دوبی به آنتالیا و استانبول تغییر کرده و ماشین‌های تویِ گاراژ از جی‌ال‌ایکس اصلیلِ کُره‌ای به پُرش دست دومِ اروپایی. تفریحات از «بالا و پایین کردنِ جردن» به «دور دور» در شهرک غرب بدل شده و سرگرمیِ تماشا، از نشستن پای فیلم‌های ماهواره به درجه‌ی نشستن روی صندلی‌های تماشاخانه‌ی ایرانشهر و بوس فرستادن به «هنرمندان» تلویزیونی رسیده.
با پول می‌شود ماشین‌هایی خرید حتی بهتر از ماشین‌های بر و بچِ اینستاگرام ریچ کیدز آو تهران، چنان که سرمایه‌دارن نفتیِ حاشیه‌ی خلیج سال‌هاست می‌خرند. اما چیزهایی هست که با پول نمی‌شود خرید. شاید سال‌ها بعد نسلِ تازه‌پول‌دار‌شده‌یِ ایران بفهمد برایِ داشتنِ برخی چیزها باید نشست و آموخت و آموخت و آموخت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر